هت پارتی!
فندق کوچولوی من قبل از به دنیا اومدنت با در نظر گرفتن این موضوع که تو نازنینم یه دختر پاییزی هستی وتو برگ ریزون زیبای پاییز چشمای قشنگتو به دنیا باز میکنی مامان برات یه دوجین کلاههای رنگی رنگی و قشنگ خرید تا بذاره سرت که یه وقت سرما نخوری !
اما از قرار معلوم تو زبل تر از این حرفا بودی که بشه سرت کلاه گذاشت! در نتیجه اون همه کلاه قشنگی که برات خریدم بلا استفاده موند ، چون تو فسقلی نانازم حتی بعد از حمام هم اجازه نمیدی کلاه برای مدت طولانی رو سرت بمونه و سریع با جیغ و داد اعتراض خودتو از این که کلاه سرت رفته نشون میدی! و مامان مجبوره با سشوار خرمن انبوه گیسوانت رو خشک کنه تا دختر گیسو کمندش سرما نخوره!
علاوه بر این چند تا کلاه هم برات به نی نی بافت سفارش داده بودم که اونها هم کم و بیش به سرنوشت بقیه کلاههات دچار شدن!
اماااااااا از اونجایی که مامان با کلی ذوق و شوق این کلاهها رو برات سفارش داده بود و دلش میخواست ببینه عروسک قشنگش با این کلاهها چه شکلی میشه یه کلاه پارتی تکی برات راه انداخت ! تا حداقل چند تا عکس به عنوان یادگاری ازتو با کلاههای مود علاقه ات داشته باشیم!!
و این هم نتیجه یک ساعت تلاش بی وقفه و خستگی ناپذیر و نفس گیر ما ! برای عکس گرفتن از لیانای کلاه به سر! که همکاریش ضمن گرفتن عکسها عالی و مثال زدنی بود
مامان عکس گرفتن رو بس میکنی یا بخورمت؟؟!!!
این هم عکس منتخب هیئت داوران! (متشکل از مامان و بابا)