دلتنگی مادرانه
دیروز یکی از معدود روزهایی بود که آسمون خاکستری تهران هم به مدد وزش باد وبارش بارون شب قبل کمی نفس کشید و بالاخره چشم ما هم به جمال یه گنبد نیلگون روشن شد! اما آسمون دل مامان ابری و گرفته اس و بد جور هوای باریدن داره !
چقدر دلم میخواست تو این هوای پاک و زیر این آسمون آبی دست پسرکم رو بگیرم و با هم گریزی بزنیم به خارج شهر یا حتی پارکی در همین حوالی تا هم هوایی عوض کنیم و کمی اکسیژن بر بدن بزنیم و هم پسرک که این روزها به خاطر سرما و آلودگی هوا مدتهاست که تجربه بازی در هوای آزاد رو فراموش کرده دلی از عزا در بیاره و کمی غذای روح تناول کنه !
اما شوربختانه حتی تحقق این آرزوی کوچیک و پیش پاافتاده هم مقدور نیست ! چرا ؟ چون باز هم به خاطر بی مبالاتی مسئولان مهد کودک ... که در پرمدعا بودن کسی به گرد پاشون نمیرسه و آوازه دک و پزشون گوش فلک رو پر کرده بدن نحیف و کوچک ماهانم در جدال با یه ویروس تازه از گرد راه رسیده اس!
و این بار بعد از پذیرایی از انواع و اقسام ویروسهای سرماخوردگی میزبان ویروس هرپس زوسترهستیم ،بله ، عزیزکم ابله مرغون گرفته! فقط به این دلیل که ستاره یکی از همکلاسیهاش که گویا پدر و مادرش از بیماریش بی اطلاع بودن با وجود مریضی به مهد اومده !
و حالا از یک طرف باید با دلتنگی دوری از نازنین پسرم کنار بیام که به خاطر مسری بودن عجیب این بیماری دو روزی میشه که خونه نیست و رفته خونه مادر بزرگش (والده محترم اقای همسر) تا حداقل خواهر کوچولوش از گزند این بیماری در امان باشه و هم اینکه همچنان باید تا آخر هفته آینده رو با این دلشوره و نگرانی سر کنم که مبادا در طول دوره نهفتگی ویروس به بدن نرم و نازک دخترکم هم وارد شده باشه
هرچند که دکتر معتقدِ بچه ها معمولا تا زیر یک سال احتمال ابتلاشون به این بیماری کمِ ، اما به هر جهت تا دو هفته نگذره نمیشه در این باره مطمئن شد و نظر قطعی داد
و اینجوری میشه که دل و دماغی برای آدم نمیمونه تا از پاکی هوا و آسمون آبی لذت ببره!
دلم برای پسر کوچولوم یه ذره شده ، برای این که محکم بغلش کنم و فشارش بدم !هر چند فاصله مون زیاد نیست ، اما به قول یه بنده خدا گاهی واحد اندازه گیری فاصله متر نیست ، اشتیاقِ..... و مشتاق که باشی حتی یک قدم هم فاصله دوریه و من عجیب مشتاق پسر کوچولوم هستم.....
چشم اندازی از البرز در یک روز پاک از قاب کوچیک پنجره خونه ما
( از عوارض ندید بدید بودن در زمینه روئت آسمون آبی!)
روح و جان و قلب منی..لعنت بر این ویروس خبیث که از من دورت کرده..