تعطیلات نوروزی
تعطیلات نوروز امسال هم به سرعت برق و باد گذشت و باز هم برگشتیم به روال معمول و همیشگی زندگی..
عید امسال را هم (به خاطر مشکل غذای دختر کوچولومون که کماکان باید غذای جداگانه اون هم به صورت میکس بخوره) ترجیح دادیم که با سفرهای کوتاه و کمی هم تهران گردی بگذرانیم و سفر درست و حسابی اگر خدا بخواهد بماند برای سال آینده..
و اینجوری بود که چند روز اول عید را حسابی از خلوتی و هوای تر و تازه تهران استفاده کردیم و از صبح خروس خون تا عصر به گشت و گذار توی شهر سپری شد..
ادامه تعطیلات نوروزی هم با دو سفر چند روزه کوتاه تکمیل شد و با بودن دو همسفر عزیز و دوست داشتنی مون لذت این سفرها هم دوچندان شد..
و اما نوروز سال نود و چهار به روایت تصویر...
جان و جانان من در کنار هفت سین
این هم هفت سین امسال ما
ما که دست آخر نفهمیدیم امسال سال بز بود یا گوسفند!..نهایتا فرض رو بر گوسفند بودن سال گذاشتیم!..جای دوری هم نمیره البته..بالاخره نسبت خویشاوندی که با هم دارند!
ژستهایی از نوع لیانایی!
دلبرکان بی تکرارم..
خانوم کوچولوی خونه ما..
و کوچک مرد نازنینممم
و باقی عکسها در ادامه مطلب
از محاسن داشتن دو تا جوجه سحر خیز (که در روزهای تعطیل از هر روز دیگری هم زودتر بیدار می شوند!!) یکی این که شما می توانید صبحانه تان را هم در بیرون خانه نوش جان بفرمایید!
البته این سحر خیزی بچه ها وقتی که آدم مجبور باشد ساعت پنج و نیم صبح (از ترس ماندن در ترافیک جاده) راهی سفر شود نعمت بزرگتری هم به شمار می آید..!
ساعت 9 صبح..نزدیک مرزن آباد
جان مادر در حال نصب چراغهای بادبادکش
و بادبادک مربوطه در حال پرواز در دوردستهااااااااااااا!
خرگوش کوچولوی ما
جوجه ها و جنگل..
این هم خرگوشی از نوع تک گوش!
باز هم عشقولانه ای از نوع خواهر و برادری..
و سیزده به در امسال
گلهای من و گلهای تراس..
و حسن ختام بدون شرح..!